کمتر نژادپرستی پیدا میشود که روی حرف خود ایستاده و عُرضه پذیرش مسئولیت گفتههایش را داشته باشد، برای همین امکان اصلاح آنها اندک است. نژادپرست سعی میکند اعمال خود را به گونهای توجیه نماید ولی نمی تواند توجیه مناسبی دست و پا کند. چون نژادپرستی قابل توجیه نیست.
آن دسته از ایرانیهایی که به ترکها توهین میکنند، در مواجه با عکسالعمل طرف مقابل میگویند که منظورم شما نبودید و منظورم ترکهای ترکیه بود، شما ترک نیستید بلکه زبانتان ترکی شده است.
نژادپرست نمیفهمد که با این توجیه نه تنها چیزی از نژادپرستانه بودن گفتارش نکاسته بلکه طرف مقابل را نیز احمق فرض کرده است. زیرا توهین و تحقیر یک مجموعه انسانی نژادپرستی است و فرقی نمیکند آن مجموعه انسانی ترکهای ترکیه یا هر گروه دیگری باشد این عذر بدتر از گناه است.
علیاکبر دهخدا در کتاب امثال الحکم، در توضیح مثل اترک التروک چند مثال از عبارتهای زشتی که شاعران و عامه مردم ایران در خصوص ترکها نوشته و گفتهاند آورده و برای اینکه بتواند سرپوشی به این همه نژادپرستی و بیفرهنگی گویندگان و سرایندگان آن عبارات بگذارد، چنین مینویسد: این نیز ناگفته نماند که نظر شعرا و عامه ایرانی در نظائر این امثال و تعبیرات به ترکان نژادی است، نه همشهریان زرتشت و فرزندان قطران و حسین خلف و نه به قسمت عمده قفقاز و بخشی بزرگ از ترکستان امروز، که زبان ترکی را آموختهاند و به شهادت دقیقترین تجسسهای تاریخی و به گواهی دانش نژادشناسی خالصترین ایرانیان و بلکه خود اصل و ریشه تمام نژاد آریایی میباشند.
جناب علامه نمیفهمد که شعرا و عامه ایرانی حق توهین به ترکان نژادی را هم نداشتند و خودش نیز حق ندارد برای سایر گروههای انسانی متر و معیار خالص و ناخالص بودگی تعیین نماید که این همان نژادپرستی است.