Tribun Logo

هوشیاری و آگاهی تاریخی حکم می‌کند که به دو قطبی کردن جامعۀ ایرانی دامن نزنیم. بر احساسات غلیان کرده نسلی، نفت نریزیم. بر اندیشه‌ورزان است که به تجربه‌های تاریخی بزرگ، اما ناتمام و راز ناکامی نهضت‌های ۱۱۰ ساله سپری شده، عطف عنان کنند. سپردن مهارِ سرنوشت به مشت‌های گره کردۀ توده‌های تحریک‌پذیر و فاقد آگاهی خطا است. از مرداد ۱۳۳۲ تاکنون توده‌ها تعیین کننده بوده‌اند. بدین گونه بود که عوام‌فریبان و کاسبکاران سیاسی و فرصت طلبان با سواری گرفتن از تودۀ نگون‌بخت، منافع ملی و مصالح عمومی را به مغاک نزاع‌های ایدئولوژیک سوق دادند. مشروطیت، ملی کردن نفت و انقلاب ۵۷ از این دسته بزنگاه‌های تاریخی و درس‌آموزند . از پس این تجارب تاریخی هنگام آن رسیده است که در ناکامی این سه رویداد تاریخی و پر هزینه بنگریم. زمانی دراز درنگ آوریم و سری از سر تأمل به قفا برگردانیم که چرا از سرمشق هزینه-تکرار به سرمشق هزینه-فایده نمی‌کوچیم. چرا همچنان در تله و طلسم سیاست و ایدئولوژی گرفتاریم و به عوض تغییر وضعیت به تغییر شخص، تمثال، مجسمه و معبد مشغولیم؟ کوره راه سیاست و تنگنای تنگ نظری راه برون رفت و درمان درد مزمن ما نیست. نگریستن در جام جهان‌بین تاریخ و عبرت آموزی از رویدادهای تاریخی به معنای در آمدن به قلمرو هزینه-فایده و وداع با هزینه-تکرار است.

پناه بردن به مقبرۀ کورش نشان از ناتوانی، گسسته روانی، پریشانی و آوارگی نسلی است که همچنان دنبال معجزه و دست‌آویز است و به انحطاط و واماندگی خویش آگاهی ندارد. حلقه زدن بر گرد معبد و دخیل بستن بدان، طنز تلخ تاریخ معاصر ماست. تودۀ ایرانی هنوز به پوستین بدنمای خویش واقف نشده است و تمنا از گل کوزه‌گران و معابد خاموش دارد. اگر رفتار این تودۀ تحریک‌پذیر و منفعل را به نقد نکشیم، ناگزیر از هزینه‌های گزاف خواهیم بود. تنها معبدی که شایسته دخیل بستن و گرد آمدن است، همانا منافع ملی است و بس. هر جنبشی که منافع ملی و مصالح جمعی تز کانونی و دغدغۀ بنیادین آن نیست، بی بنیاد و بی اساس است و به بیراهۀ تکرار و هزینه منتهی می‌شود. جنبش‌های بی التفات به منافع ملی نه تنها به آگاهی ملی و تاریخی ختم نمی‌شوند، بلکه شورشی کور علیه آگاهی ملی و منافع ملی‌اند. دو قطبی شدن یک جامعه سوخت تجدیدپذیر ایدئولوژی مشربانی است که ماهی خویش را از آب گل آلوده دو قطبی کردن توده صید می‌کنند. حلقه زدن گرد منافع ملی و گذار از سوخت ایدئولوژیک به سوخت آگاهی، ضرورت و سرنوشت تاریخی ماست.