(۱)
مطالعات ناسیونالیسم در ایران با یک مشکل جدی مواجه است. «ایرانیها به چه زبانهایی صحبت میکنند؟ و جامعه چندقومیتی ایران، دقیقا از چه ترکیب اِتنیکی برخوردار است؟» هیچ پاسخ قطعی برای این پرسشها وجود ندارد چون هیچیک از نهادهای رسمی متولی تولید آمار در کشور، دادهای در این خصوص منتشر نکردهاند. در مراجعه به درگاه مرکز ملی آمار ایران که بر اساس بند الف ماده ۵۴ قانون برنامه پنجم توسعه، مرجع تهیه، اعلام و انتشار آمارهای رسمی است، با چنین عبارتی مواجه میشویم: «در هیچ سرشماری در مورد قومیت سوالی پرسیده نمیشود». و هنوز بند چهارم قدیمیترین آییننامه وظایف اداره آمارگیری که صراحتا از «تعيين زبان و مذهب و مليت ساكنين نقاط مختلف مملكت» سخن گفته، به اجرا در نیامده است.
ناگفته نماند که مرکز ملی آمار به وظیفه تخصصی خود عمل کرده و در طراحی پرسشنامههای مقدماتی مطابق توصیههای سازمان ملل، نظرات کارشناسی، نیازهای آماری سازمانها و وزارتخانه ها و بررسی نیازهای برنامه اقتصادی و اجتماعی کشور عمل میکند. در توصیهنامه سازمان ملل در خصوص سرشماری، از دولتها خواسته شده که زبان و قومیت و میزان تسلط شهروندان بر زبان ملی و قومیتی مورد پرسش قرار گیرد.
بر این اساس در پیشآزمونها سوال مربوط به زبان و قومیت طرح میشود، اما در فرمت نهایی بنا به ملاحظاتی که هیچگاه در خصوص آنها روشنگری نمیشود، این سوال حذف و یا همانند پرسشنامه سرشماری سال ۱۳۶۵ از جمعآوری اطلاعات مربوط به آن خودداری میشود.
یا برای مثال در آزمایش سرشماری ۱۳۸۸ در فرم دوم پرسشنامه خانوار، بخش ویژگیهای عمومی افراد، در سوالهای ۱۵ و ۱۶ پرسیده شده بود: این فرد تا چه حد به زبان فارسی آشنایی دارد؟ و این فرد به کدام یک از زبانهای محلی یا قومی میتواند صحبت کند؟ و در پاسخ، گزینههایی شامل گروههای زبانی بلوچی، ترکمنی، ترکی، عربی، کردی، گیلکی، لری و مازندرانی طراحی شده بود. اما در اصلاحیه فرمت نهایی، سوالات مربوط به زبان و مذهب طبق سنت نانوشتهای حذف شدند. این در حالی است که مثلا برای محاسبه شاخص تراکم افراد خانوار در واحد مسکونی، سوالی چون: تعداد اتاق،هال و پذیرایی، آشپزخانه اوپن، آشپزخانه غیر اوپن! و ...، مورد پرسش قرار گرفته ولی سوال مربوط به زبان و قومیت، غیر ضروری تشخیص داده میشود!
(۲)
راهبرد فهم رمانتیک ملت، با تکیه بر وحدت زبانی و سیاستهای یکسانساز، دیر زمانی است که نه تنها پاسخگوی چالشهای هویتی موجود نیست، بلکه با اعطای رانت به متکلمان یک گروه زبانی، زمینه گسترش احساس تبعیض در میان گروههای زبانی دیگر را فراهم میآورد.
همچنین باید توجه داشت که در جهان معاصر دارندگان هویتهای متنوع، پرچمدار تعارضات هستند و در این بین هویتهای زبانی و دینی، بازیگرانی تاثیرگذار محسوب میشوند. جهان، راه نجات را در کاهش تعارضات از طریق احترام به تکثر هویتی یافته است و هر کجا که احترام به هویتها رنگ می بازد، خشونت، میدان دار می شود.
از این رو پژوهشگران متاخر حوزه مسائل ایران، کانون هویت و وفادارای ایرانیان را نه در ابتناء بر زبان و قومیت خاص، که بر اساس ملیت و شهروندی پیشنهاد میکنند که پاسخگویی به تقاضاهای فرهنگی اقوام را نیز متصورتر می کند.
در چنین شرایطی است که در یازدهمین کارزار انتخابات ریاست جمهوری، شاهد ظهور گفتمان جدیدی در حوزه مطالبات اقوام هستیم. در این دوره برای نخستین بار است که نامزدهای مطرح، از شعارهای مرسوم انتخاباتی فراتر رفته و برنامههای عملیاتی مشخصی چون ایجاد معاونت اقوام ریاست جمهوری و تاسیس فرهنگستان زبان آذری (ترکی آذربایجانی) را وعده میدهند. و در نهایت رئیس جمهور منتخب، یکی از موثرترین چهرههای کمپین انتخاباتی خود را به عنوان دستیار ویژه در امور اقوام و مذاهب منصوب می کند. آیا گشایشی در سیاستهای قومی رخ داده است؟ و می توان امیدوار به "تداوم فرهنگی هویتهای قومی" و به رسمیت شناختن آنها بود؟
(۳)
«آمار و اطلاعات» مواد خام لازم برای ابتداییترین تحلیلهای جامعهشناسی هستند که در حوزه مطالعات ناسیونالیسم و اقوام در ایران تولید نمیشوند. آیندهپژوهی ترکیب قومیتی و پیشبینی ساختار اتنیکی موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
در جامعهای چند قومیتی و دارای تکثر فرهنگی و مذهبی، که حتی در سرشماریهای دورهای آن پرسشهایی در خصوص زبان و مذهب پرسیده نمیشود و هیچگونه دادهی قابل اتکایی در مورد ویژگیهای حتی جمعیتشناختی آن وجود ندارد، ارائه راهکارهای جامعهشناسانه برای فهم و حل مسئله قومیتها چگونه میسر خواهد بود؟
در رویکرد عقلانی به واقعیت اجتماعی تکثر قومی، اگر نخستین گام سیاستگذارانه، اتخاذ استراتژی به رسمیت شناختن تنوع قومی باشد، نخستین برنامه عملیاتی نیز، شناسایی و برخورد واقعگرایانه با این موضوع است.
سیاستهای اجتماعی اندیشیده در حوزه کلان اصولا باید مبتنی بر آمار و اطلاعات پایهای در رابطه با جامعه مورد نظر باشد. طرح سوال مربوط به قومیت و زبان، تصویری روشنتر ودقیقتر از پراکنش اقوام و گروههای زبانی در ایران به دست خواهد داد و با واقعنمایی وضعیت اقوام، مدیریت سیاسی و اجتماعی را در اتخاذ تصمیمهای اندیشیده و خردمندانه در این خصوص یاری خواهد کرد. مسئلهای که متاسفانه در نظام برنامهریزی کشور تا کنون نادیده گرفته شده و امید است کارگزاران دولت چارهای در این خصوص بیندیشند.