پسر نوجوانی چالشی به راه انداخته که طی آن یک سری تصویر که مشخص نیست واقعی است یا کیکی به شکل آنها در تصویر مشخص است را نمایش میدهد و حدس می زند که تصویر واقعی است یا کیک است.
تلفظ «ق» بصورت «گ» توسط ایشان مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفته و دستمایهی تولید ویدیوهایی با مضمون «واگعیه یا کیکه» شده که عمدتا با هدف تمسخر و متعاقبا تحقیر این نوجوان تولید شدهاند.
ابراهیم ساوالان فعال مدنی ترک در خصوص توهین و تحقیر نوشته: برخی براین باورند که شوونیسم ایرانی چنان در وجود تک تک افراد این جامعه ریشه دوانده که خواسته و ناخواسته، توهین و تمسخر دیگران چاشنی کلام همگان شده است. این شوونیسم درونی شده و نهادینه شده چنان همهگیر است که حتی افراد فرهیخته نیز گاهی ناخواسته عبارات توهین آمیز و تحقیرکنندهای در قبال غیرفارسهای ایران بکار میبرند.
برخی نیز براین باورند که تمسخر و توهین ملیتها به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی و سوق دادن آنها جهت پذیرش برتری گروه حاکم است و طبقه فرادست آگاهانه از این متد برای تثبیت معیارها و ارزشهای خودش در افکار ملل تحت ستم بهره میبرد.
پیتر برگر؛ جامعه شناس و استاد سابق دانشگاه بوستون آمریکا بر این باور است که مسخره کردن چیز بیضرری مانند لهجه یک گروه ابزاری است تا بوسیله آن بتوان حس خود پست بینی را در میان افراد آن گروه نهادینه کرده و آنها را به پذیرش معیارها و ارزشها و زبان گروه حاکم وادار نمود. مالکوم ایکس؛ سخنران برجسته سیاهان آمریکا در سالهای ۱۹۶۰ میگوید: آنها به اندازهای موهای جعد ما را مسخره کردند تا مجبور شدیم موهایمان را صاف کنیم و این اولین قدم به طرف خود پست بینی در میان ما سیاهان بود. سالها سختی کشیدم تا لهجهام مانند لهجه معیار سفیدپوستان زیبا به نظر بیاید. زیرا ریشخند این پیام را به ما داده بود که اگر خودتان را با معیارهای ما تطبیق ندهید جایی در این جامعه نخواهید داشت.
آیا توهین و تمسخر فرهنگها و زبانها از یک امر درونی شدهی ناخواسته به یک برنامه آگاهانه در جهت پایمال کردن شخصیت و هویت جمعی ملیتها ارتقا یافته است؟